دور ترین کرانه

ساخت وبلاگ

دارم تصمیمات عجیبی تو زندگیم میگیرم...میخوام ترم بعد رو خوابگاه بگیرم... و از خانواده دور باشم... و با تمام سختی هاش بسازم و بزرگ شم

میدونم سخته

هم برای من هم برای خانواده

ولی فکر کنم نیاز باشه

هنوز چیزی معلوم نیست . ببینیم چی پیش میاد

دور ترین کرانه...
ما را در سایت دور ترین کرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helia77a بازدید : 104 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 4:25

حدود ۱۴ روز تا علوم پایه مونده و من واقعا بلد نیستم و انایی هم که خوندم شدیدا یادم رفته...

فردا هم دارم میرم تفریح....

از جمعه بکوب باید بخونم

الانم دارم از سر درد میمیرم و خوابمم نمیبره

........

کی عبرت قراره بگیرم؟ ها؟

دور ترین کرانه...
ما را در سایت دور ترین کرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helia77a بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 4:25

تف کرده در عطش، کابوس تکراری هر ساله ام را میبینم... داستان همان ذبح بزرگی که در قرآن وعده داده شده! رشادت های یک جوان. داستان پژمردن شکوفه ترد و تازه جوانه زده در گهواره ی زمین. سرم به دوران میفتند. دور ترین کرانه...
ما را در سایت دور ترین کرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helia77a بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 4:25